- مشخصات كتاب
- معرفي
- قصايد
- حرف ا
- قصيدهٔ شمارهٔ 1: دوشم ندا رسيد ز درگاهكبريا
- قصيدهٔ شمارهٔ 2: بهگردون تيره ابري بامدادان برشد از دريا
- قصيدهٔ شمارهٔ 3: دوشكه اينگردگردگنبد مينا
- قصيدهٔ شمارهٔ 4: اي رفته پي صيد غزالان سوي صحرا
- قصيدهٔ شمارهٔ 5: شكسته خامهٔ آذرگسسته نامهٔ قسطا
- قصيدهٔ شمارهٔ 6: گسترد بهار در زمين ديبا
- قصيدهٔ شمارهٔ 7: دوشينه چونكشيد شه زنگ لشكرا
- قصيدهٔ شمارهٔ 8: عيد شد ساقي بيا درگردش آور جام را
- قصيدهٔ شمارهٔ 9: گر تاج زر نهند ازين پس به سر مرا
- قصيدهٔ شمارهٔ 10: آراست عروسگل گلستان را
- قصيدهٔ شمارهٔ 11: اگر مشاهده خواهي فروغ يزدان را
- قصيدهٔ شمارهٔ 12: چه مايه مايلي اي ترك ترك و خفتان را
- قصيدهٔ شمارهٔ 13: خيز اي غلام زينكن يكران را
- قصيدهٔ شمارهٔ 14: در خواب دوش ديدم آن سرو راستين را
- قصيدهٔ شمارهٔ 15: شاه ختن چو دوش نهان شد به مكمنا
- قصيدهٔ شمارهٔ 16: نسيم خلد ميرود مگر ز جويبارها
- حرف ب
- قصيدهٔ شمارهٔ 17: ازسروش وحدتمبرگوش هوشآمدخطاب
- قصيدهٔ شمارهٔ 18: خيمهٔ زربفت زد بر چرخ نيلي آفتاب
- قصيدهٔ شمارهٔ 19: دوشم مگر چه بودكه هيچم نبرد خواب
- قصيدهٔ شمارهٔ 20: دو قلاع كفرند با هم مصاحب
- قصيدهٔ شمارهٔ 21: آنچه من بينم به بيداري نبيندكس به خواب
- قصيدهٔ شمارهٔ 22: اي ترا در چهره آب و وي ترا در طره تاب
- قصيدهٔ شمارهٔ 23: بدا به حالت آن مجرميكه روز حساب
- قصيدهٔ شمارهٔ 24: صبحدم كز جانب مشرق برآمد آفتاب
- قصيدهٔ شمارهٔ 25: در همايون ساعتي فرخنده چون عهد شباب
- قصيدهٔ شمارهٔ 26: ساقي امشب مي پياپي ده كه من بر جاي آب
- قصيدهٔ شمارهٔ 27: شنيده بودم بيمار را نگيرد خواب
- قصيدهٔ شمارهٔ 28: گرفت عرصهٔگيتي شميم عنبر ناب
- قصيدهٔ شمارهٔ 29: چه جوهرست كههست اعتبار آتش و آب
- حرف ت
- قصيدهٔ شمارهٔ 30: اي به از روز دگر هر روز كارت
- قصيدهٔ شمارهٔ 31: اگر نظام امور جهان به دست قضاست
- قصيدهٔ شمارهٔ 32: اين خط بيخطا كه به از نافهٔ ختاست
- قصيدهٔ شمارهٔ 33: ايدل اقبال و سعادت نه به سعي و طلب است
- قصيدهٔ شمارهٔ 34: اين چه جشنست كزو جان جهان در طرب است
- قصيدهٔ شمارهٔ 35: در چشم منست آنچه به رخسار تو آب است
- قصيدهٔ شمارهٔ 36: دارد اگرچه بر همهكس روزگار دست
- قصيدهٔ شمارهٔ 37: باز اين تويي شهاكه جهانت مسخرست
- قصيدهٔ شمارهٔ 38: بر دلم صدهزار نيشترست
- قصيدهٔ شمارهٔ 39: عاشق بي كفر در شرع طريقتكافرست
- قصيدهٔ شمارهٔ 40: هستي دو وجه دارد مخفي و ظاهرست
- قصيدهٔ شمارهٔ 41: تا لاله به باغ و گل به گلزارست
- قصيدهٔ شمارهٔ 42: كه جلوه كرد كه آفاق پر ز انوارست
- قصيدهٔ شمارهٔ 43: گاه طرب و روز مي و فصل بهارست
- قصيدهٔ شمارهٔ 44: روز مي و وقت عيش وگاه سرورست
- قصيدهٔ شمارهٔ 45: ترك من آفت چينست و بلاي ختن است
- حرف د
- قصيدهٔ شمارهٔ 56: فلك خورشيد و جنت حور و بستان ياسمن دارد
- قصيدهٔ شمارهٔ 57: به كف هر آنكه سر زلف دلستان دارد
- قصيدهٔ شمارهٔ 58: هله نزديك شد اي دل كه زمستان گذرد
- قصيدهٔ شمارهٔ 59: عيد آمد و آفاق پر از برگ و نواكرد
- قصيدهٔ شمارهٔ 60: الا تدارك ماه صيام بايدكرد
- قصيدهٔ شمارهٔ 61: آن كيست كه باز آمد و در بزم نظر كرد
- قصيدهٔ شمارهٔ 62: ماهم ز در درآمد و بر من سلام كرد
- قصيدهٔ شمارهٔ 63: باد نوروزي شميم عطر جان ميآورد
- قصيدهٔ شمارهٔ 64: ساقي بده رطل گران زان مي كه دهقان پرورد
- قصيدهٔ شمارهٔ 65: چون خواست كردگار كه گيتي نظام گيرد
- قصيدهٔ شمارهٔ 66: صبح آفتاب چون ز فلك سر زد
- قصيدهٔ شمارهٔ 67: بجز لب تو كزو گفت شكرين خيزد
- قصيدهٔ شمارهٔ 68: اي صفاهان مژده كاينك شاه دوران مي رسد
- قصيدهٔ شمارهٔ 69: مگر شرمنده از تيغ شه و ابروي جانان شد
- قصيدهٔ شمارهٔ 70: به گوش از هاتف غيبم سحرگه اين ندا آمد
- قصيدهٔ شمارهٔ 71: سحر بشير ملكزاده اردشير آمد
- قصيدهٔ شمارهٔ 72: هست از دو كعبه امروز دين خداي خرسند
- قصيدهٔ شمارهٔ 73: ازينسان كابر نيساني دمادم گوهر افشاند
- قصيدهٔ شمارهٔ 74: سرين دلبر من سيم ناب را ماند
- قصيدهٔ شمارهٔ 75: غم و شاديستكه با يكدگر آميختهاند
- قصيدهٔ شمارهٔ 76: دلي كه هر چه كند بر مراد يار كند
- قصيدهٔ شمارهٔ 77: هر كرا ايزد اختيار كند
- قصيدهٔ شمارهٔ 78: قضا چو مسند اقبال در جهان افكند
- قصيدهٔ شمارهٔ 79: .آدمي بايد بهگيتي عمر جاويدان كند
- قصيدهٔ شمارهٔ 80: نهرچوننيرگسازد چرخچوندستانكند
- قصيدهٔ شمارهٔ 81: آنچه با برگ درختان ابر نوروزيكند
- قصيدهٔ شمارهٔ 82: هر دل اسير زلف تو بيدادگر بود
- قصيدهٔ شمارهٔ 83: هركرا دل سپيدكار بود
- قصيدهٔ شمارهٔ 84: هرجاكه پارسي بت من جلوهگر شود
- قصيدهٔ شمارهٔ 85: تمام گشت مه روزه و هلال دميد
- قصيدهٔ شمارهٔ 86: بهار آمدكه ازگلبن همي بانگ هزار آيد
- قصيدهٔ شمارهٔ 87: دوش برگردون بسي تابان شهاب آمد پديد
- قصيدهٔ شمارهٔ 88: مقتداي انس و جان آمد پديد
- حرف ر
- قصيدهٔ شمارهٔ 89: از شب نرفته دوش پاسي دو بيشتر
- قصيدهٔ شمارهٔ 90: اقبال و بخت و نصرت و فيروزي و ظفر
- قصيدهٔ شمارهٔ 91: الا اي خميده سر زلف دلبر
- قصيدهٔ شمارهٔ 92: الحمد خدا را كه وليعهد مظفر
- قصيدهٔ شمارهٔ 93: الحمد كه از موهبت ايزد داور
- قصيدهٔ شمارهٔ 94: امسال عيد اضحي با نصرت و ظفر
- قصيدهٔ شمارهٔ 95: اي به جلالت ز آفرينش برتر
- قصيدهٔ شمارهٔ 96: اي طرهٔ مشكين تو همشيرهٔ قنبر
- قصيدهٔ شمارهٔ 97: اي طرهٔ مشكين تو با مشك پسرعم
- قصيدهٔ شمارهٔ 98: بحمدالله كه باز از ياري گيهان خدا داور
- قصيدهٔ شمارهٔ 99: بستم به عزم پارس چو از ملك ري كمر
- قصيدهٔ شمارهٔ 100: كاي همچو ابر جود تو فايض به خشك و تر
- قصيدهٔ شمارهٔ 101: بس دلبركانند به هر بوم و به هر بر
- قصيدهٔ شمارهٔ 102: به هر بهاركل از زيركل برآرد سر
- قصيدهٔ شمارهٔ 103: پيك دلارام دي درآمدم از در
- قصيدهٔ شمارهٔ 104: چو حسن تربيت گردد قرين با پاكي گوهر
- قصيدهٔ شمارهٔ 105: چو زآشيانهٔ چرخ اين عقاب زرينپر
- قصيدهٔ شمارهٔ 106: چو عيد آمد و ماه صيام كرد سفر
- قصيدهٔ شمارهٔ 107: خرم بهار منكه ز عيداست تازهتر
- قصيدهٔ شمارهٔ 108: در شب عيد آن سمن عذار سمنبر
- قصيدهٔ شمارهٔ 109: دلكا هيچ خبر داري كان ترك پسر
- قصيدهٔ شمارهٔ 110: دو سال بيش ندانمگذشت ياكمتر
- قصيدهٔ شمارهٔ 111: شبي به عادت روز شباب عيش آور
- قصيدهٔ شمارهٔ 112: دوش چو شد بر سرير چرخ مدور
- قصيدهٔ شمارهٔ 113: از دو محمد زمانه يافته زيور
- قصيدهٔ شمارهٔ 114: دوشينه كاين نيلي صدف گشت ازكواكب پر درر
- قصيدهٔ شمارهٔ 115: دي آمد از در من آن دلفريب پسر
- قصيدهٔ شمارهٔ 116: رسيد چه خبر فتحكي رسيد؟ سحر
- قصيدهٔ شمارهٔ 117: سحر چو زمزمه آغازكرد مرغ سحر
- قصيدهٔ شمارهٔ 118: مباش غره دلا در جهان به فضل و هنر
- قصيدهٔ شمارهٔ 119: سه هفته پيبشرك زين شبي به ماه صفر
- قصيدهٔ شمارهٔ 120: زهيگرفته تيغ و سنان چه بحر و چه بر
- قصيدهٔ شمارهٔ 121: سيه زلف از بر آن چهر دلبر
- قصيدهٔ شمارهٔ 122: شادان رسيد دوش نگارينم از سفر
- قصيدهٔ شمارهٔ 123: شباهنگام كز انبوه اختر
- قصيدهٔ شمارهٔ 124: شب گذشته كه همزاد بود با محشر
- قصيدهٔ شمارهٔ 125: شد كاسهام از باده تهي كيسهام از زر
- قصيدهٔ شمارهٔ 126: شكر كه آمد ز ري به خطهٔ خاور
- قصيدهٔ شمارهٔ 127: صبح چون مهر سرزد از خاور
- قصيدهٔ شمارهٔ 128: طراق سندان برخاست اي غلام از در
- قصيدهٔ شمارهٔ 129: فرو بگرفته گيتي را به باغ و راغ وكوه و در
- قصيدهٔ شمارهٔ 130: لبالب كن اي مهربان ماه ساغر
- قصيدهٔ شمارهٔ 131: ماه رمضان آمد اي ترك سمنبر
- قصيدهٔ شمارهٔ 132: يازده ماه كند روزه به هر سال سفر
- قصيدهٔ شمارهٔ 133: آفتاب و سايه ميرقصند با هم ذرهوار
- قصيدهٔ شمارهٔ 134: آفرين بركلك سحرانگيز آن صورتنگار
- قصيدهٔ شمارهٔ 135: از خجلت تيغ ملك و ابروي دلدار
- قصيدهٔ شمارهٔ 136: از سر دوش دو ضحاك درآويخت دو مار
- قصيدهٔ شمارهٔ 137: اسم شد مشيّد و دين گشت استوار
- قصيدهٔ شمارهٔ 138: افتتاح هر سخن در نزد مرد هوشيار
- قصيدهٔ شمارهٔ 139: امروز از دوكعبه جهان دارد افتخار
- قصيدهٔ شمارهٔ 140: اي اهل فارس ، مژده كه از فضل كردگار
- قصيدهٔ شمارهٔ 141: اي ترك مي فروش اي ماه ميگسار
- قصيدهٔ شمارهٔ 142: اي زان دو سيه مار كه جا داده به گلزار
- قصيدهٔ شمارهٔ 143: اي طره و چهر تو يكي نار و يكي مار
- قصيدهٔ شمارهٔ 144: اي همايون صورت ميمون شاه كامگار
- قصيدهٔ شمارهٔ 145: باد ميمون اين بهين تشريف شاهكامگار
- قصيدهٔ شمارهٔ 146: با فال نيك بهر زمينبوس شهريار
- قصيدهٔ شمارهٔ 147: با فال نيك و حال خوش و بختكامگار
- قصيدهٔ شمارهٔ 148: بوده جاي يك جهان جان اين قباي شهريار
- قصيدهٔ شمارهٔ 149: بوي مشك آيد چو بويم آن دو زلف مشكبار
- قصيدهٔ شمارهٔ 150: بهار آمد و دي را گرفت و كرد مهار
- قصيدهٔ شمارهٔ 151: تا چه معجز كرده امشب باز عدل شهريار
- قصيدهٔ شمارهٔ 152: تباركالله از فارس آن خجسته ديار
- قصيدهٔ شمارهٔ 153: تيغي گهرنگار فرستاده شهريار
- قصيدهٔ شمارهٔ 154: چو چتر زرين افراشت مهر در كهسار
- قصيدهٔ شمارهٔ 155: كه باد تا ابد از فر ايزد دادار
- قصيدهٔ شمارهٔ 156: دوش اندر خواب ميديدم بهشت كردگار
- قصيدهٔ شمارهٔ 157: دوش بگشودم زبان تا درد دل گويم به يار
- قصيدهٔ شمارهٔ 158: راستي را كس نميداند كه در فصل بهار
- قصيدهٔ شمارهٔ 159: باده جان بخشت و دلكش خاصه از دست نگار
- قصيدهٔ شمارهٔ 160: زد به دلم اي نسيم آتش هجران يار
- قصيدهٔ شمارهٔ 161: مژده كه شد در چمن رايت گل آشكار
- قصيدهٔ شمارهٔ 162: ايگهر اندرگهر تاجور و شهريار
- قصيدهٔ شمارهٔ 163: ز شاهدي كه بود رويش از نگار نگار
- قصيدهٔ شمارهٔ 164: سوگند خوردهاند نكويان اين ديار
- قصيدهٔ شمارهٔ 165: شه قباي خريشتن بخشد به صاحب اختيار
- قصيدهٔ شمارهٔ 166: صبح چون خورشيد رخشان رخ نمود از كوهسار
- قصيدهٔ شمارهٔ 167: عطسهٔ مشكين زند هر دم نسيم مشكبار
- قصيدهٔ شمارهٔ 168: قامت سروي چو بينم بركنار جويبار
- قصيدهٔ شمارهٔ 169: كوهي به قفا بستهاي اي شوخ دلازار
- قصيدهٔ شمارهٔ 170: گفتم به يار فصل بهار آمد اي نگار
- قصيدهٔ شمارهٔ 171: گنج پنهان بود يزدان خواست كايد آشكار
- قصيدهٔ شمارهٔ 172: منت خداي را كه ز تأييد كردگار
- قصيدهٔ شمارهٔ 173: هر سال به نوروز مرا بوسه دهد باز
- قصيدهٔ شمارهٔ 174: همتي مردانه ميخواهمكه اسمعيلوار
- قصيدهٔ شمارهٔ 175: يار نيكوتر از آنست كه من ديدم پار
- قصيدهٔ شمارهٔ 176: يك دو مه پيشترك زانكه رسد فصل بهار
- قصيدهٔ شمارهٔ 177: آمد به برم دوش يكي ساده پسر بر
- قصيدهٔ شمارهٔ 178: بشارت باد بر اهل نشابور
- قصيدهٔ شمارهٔ 179: حبذا از هواي نيشابور
- قصيدهٔ شمارهٔ 180: سه چيز هست كزو مملكت بود معمور
- قصيدهٔ شمارهٔ 181: اي حسن تو چون فتنهٔ چشم تو جهانگير
- قصيدهٔ شمارهٔ 182: دوش از بر شهزاده اردشير
- قصيدهٔ شمارهٔ 183: سحرگهانكه ز گردون فروغ مهر منير
- قصيدهٔ شمارهٔ 184: شراب تاك ننوشم دگر ز خمّ عصير
- قصيدهٔ شمارهٔ 185: همي به چشم من آيد كه سوي حضرت مير
- حرف ز
- قصيدهٔ شمارهٔ 186: رسيد نامهٔ دلدار دوشم از شيراز
- قصيدهٔ شمارهٔ 187: محمود ماه منكه غلامش بود اياز
- قصيدهٔ شمارهٔ 188: ناصرالدين شاه گيتي را منظم كرد باز
- قصيدهٔ شمارهٔ 189: شيرين پسرا خيز و بساط دگر انداز
- قصيدهٔ شمارهٔ 190: رساند باد صبا مژدهٔ بهار امروز
- قصيدهٔ شمارهٔ 191: صباح عيد كه شد باغ و راغ عطرآميز
- حرف ش
- قصيدهٔ شمارهٔ 192: كس مبادا چو من دلي زارش
- قصيدهٔ شمارهٔ 193: مباركباد هر عيدي بهخسرو خاصه نوروزش
- قصيدهٔ شمارهٔ 194: ز چشمم خون فرو ريزد به ياد چشم فتانش
- قصيدهٔ شمارهٔ 195: فلك دوش از عروس خور تهي چون گشت دامانش
- قصيدهٔ شمارهٔ 196: نگار منكه بود جايگاه در جانش
- قصيدهٔ شمارهٔ 197: مرا ماهيستدر مشكوكه مشكين زلف پرچينش
- قصيدهٔ شمارهٔ 198: فلك ژاژ است هنجارش جهان زشت است آيينش
- قصيدهٔ شمارهٔ 199: همانا فصل تابستان سرآمد عهد تسعينش
- حرف ع
- حرف ق
- حرف گ
- حرف ل
- قصيدهٔ شمارهٔ 209: اي زلف تو پيچيدهتر از خط ترسل
- قصيدهٔ شمارهٔ 210: اي فال سعيد و بخت مقبل
- قصيدهٔ شمارهٔ 211: اي رخش رهنورد من اي مرغ تيزبال
- قصيدهٔ شمارهٔ 212: بيا و ساغر مي كن ز باده مالامال
- قصيدهٔ شمارهٔ 213: خسروا اي كت ايزد متعال
- قصيدهٔ شمارهٔ 214: در ششم روز جمادي نخست اول سال
- قصيدهٔ شمارهٔ 215: رونده رخش من اي از نژاد باد شمال
- قصيدهٔ شمارهٔ 216: ديشب به شكل جام نمود از افق هلال
- قصيدهٔ شمارهٔ 217: اي با خطاب مهر تو هر ذرهيي سپهر
- قصيدهٔ شمارهٔ 218: مبال اگرت فزايد زمانه مال و منال
- قصيدهٔ شمارهٔ 219: هر وجودي را به وهم اندر توان جستن همال
- حرف م
- قصيدهٔ شمارهٔ 220: آمد چه خلعت از كجا؟ از دكه شاه عجم
- قصيدهٔ شمارهٔ 221: از تقويت راي دو سالار معظم
- قصيدهٔ شمارهٔ 222: الحمد خدا راكه وليعهد معظم
- قصيدهٔ شمارهٔ 223: چو شد ز اختران دوش اين سبز طارم
- قصيدهٔ شمارهٔ 224: شاعري امروز مر مراست مسلم
- قصيدهٔ شمارهٔ 225: عيد آمد و عيش آمد و شد روزه و شد غم
- قصيدهٔ شمارهٔ 226: اي بت سيمين بناگوش اي به تن چون سيم خام
- قصيدهٔ شمارهٔ 227: اي رخش رهنورد من اي اسب تيزگام
- قصيدهٔ شمارهٔ 228: بامدادان كآفتاب خاوري سر زد ز بام
- قصيدهٔ شمارهٔ 229: حبذا زين جشن فرخ مرحبا زين عيد عام
- قصيدهٔ شمارهٔ 230: پگاه بام چو برشد غريو كوس از بام
- قصيدهٔ شمارهٔ 231: بود مبارك هر عيد خاصه عيد صيام
- قصيدهٔ شمارهٔ 232: به گاه بام كه خورشيد چرخ آينه فام
- قصيدهٔ شمارهٔ 233: پي نظاره ي فرّخ هلال عيد صيام
- قصيدهٔ شمارهٔ 234: پي نظارهٔ فرخ هلال عيد صيام
- قصيدهٔ شمارهٔ 235: در شهر ري امسال به هرسو كه نهم گام
- قصيدهٔ شمارهٔ 236: شب دوشين دو پاسي رفته از شام
- قصيدهٔ شمارهٔ 237: گشت دي آباد چون بغداد ويرانم ز شام
- قصيدهٔ شمارهٔ 238: من ازين پس ميخورم مي گر حلالست ار حرام
- قصيدهٔ شمارهٔ 239: هرآنچه هست مه و سال و هفته و ايام
- قصيدهٔ شمارهٔ 240: ايا غلام من امروز سخت پژمانم
- قصيدهٔ شمارهٔ 241: منم كه ازكف زربخش آفت كانم
- قصيدهٔ شمارهٔ 242: من آن نشاط كز اين بزم دلستان بينم
- قصيدهٔ شمارهٔ 243: خيز اي غلام تا زين بر بادپا زنيم
- حرف ن
- قصيدهٔ شمارهٔ 244: آمد برم سحرگه آن ترك سيمتن
- قصيدهٔ شمارهٔ 245: انجمن پر انجمست از مهر چهر ماه من
- قصيدهٔ شمارهٔ 246: اندر جهان دو چيز از دل برد محن
- قصيدهٔ شمارهٔ 247: اي به مشكين موي تو مسكين دلمكرده وطن
- قصيدهٔ شمارهٔ 248: باركالله باركالله زان بت پيمانشكن
- قصيدهٔ شمارهٔ 249: تيغ را داني به استحقاق كبوَد تيغزن
- قصيدهٔ شمارهٔ 250: چند خواهي پيرهن از بهر تن
- قصيدهٔ شمارهٔ 251: دلي مباد گرفتار عشق چون دل من
- قصيدهٔ شمارهٔ 252: دوش مرا تافت نور عقل به روزن
- قصيدهٔ شمارهٔ 253: زآستان خواجهٔ اعظم چراغ انجمن
- قصيدهٔ شمارهٔ 254: ز يك غمزه ربوده دل ز من آن ماه سيمينتن
- قصيدهٔ شمارهٔ 255: سخنگزافه چه راني ز خسروانكهن
- قصيدهٔ شمارهٔ 256: مخسب اي صنم امشب بخواه بادهٔ روشن
- قصيدهٔ شمارهٔ 257: مگر شقيق عقيقست و كوه كان يمن
- قصيدهٔ شمارهٔ 258: آن خال سيه بر لب جانپرور جانان
- قصيدهٔ شمارهٔ 259: الحمدكه از تربيت مهر درخشان
- قصيدهٔ شمارهٔ 260: امين داور و دارا معين ملت و ايمان
- قصيدهٔ شمارهٔ 261: اي رخت خالق خورشيد و لبت رازق جان
- قصيدهٔ شمارهٔ 262: اي طرهٔ دلدار من اي افعي پيچان
- قصيدهٔ شمارهٔ 263: بارهاگفتهام اي ري به تو اين راز نهان
- قصيدهٔ شمارهٔ 264: بر ياد صبوحي به رسم مستان
- قصيدهٔ شمارهٔ 265: به عزم پارس دل پارسايم از كرمان
- قصيدهٔ شمارهٔ 266: به عيد قربان قربانكنند خلق جهان
- قصيدهٔ شمارهٔ 267: پدري و پسري سايه و نور يزدان
- قصيدهٔ شمارهٔ 268: تاج دولت ركن دين غيث زمين غوث زمان
- قصيدهٔ شمارهٔ 269: چو راي خواجه اگر پير گشته است جهان
- قصيدهٔ شمارهٔ 270: خلق را چون آفريد از لطف خلاق جهان
- قصيدهٔ شمارهٔ 271: در دور داراي زمين در عهد خاقان زمان
- قصيدهٔ شمارهٔ 272: دو خورشد جهانگيرند از يك آسان نابان
- قصيدهٔ شمارهٔ 273: دوش اندر خواب ديدم بر قد سروي جوان
- قصيدهٔ شمارهٔ 274: دوش چون شد رشتهٔ پروين عيان از آسمان
- قصيدهٔ شمارهٔ 275: ز خلق خواجهٔ عالم ز راي مهتر دوران
- قصيدهٔ شمارهٔ 276: ساقي در اين هواي سرد زمستان
- قصيدهٔ شمارهٔ 277: صبح برآمد به كوه مهر درخشان
- قصيدهٔ شمارهٔ 278: صدر اعظم شد چو بخت شهريار از نو جوان
- قصيدهٔ شمارهٔ 279: گر خضر دهد آب بقايت به زمستان
- قصيدهٔ شمارهٔ 280: گشته در برجي دو نجم سعد گردون را قران
- قصيدهٔ شمارهٔ 281: مرا در شش جهت از پنج تن خاطر بود شادان
- قصيدهٔ شمارهٔ 282: نادرترين اشيا نيكوترين امكان
- قصيدهٔ شمارهٔ 283: نظام مملكت از خنجر بهادرخان
- قصيدهٔ شمارهٔ 284: رسمعاشق نيست با يكدل دو دلبر داشتن
- قصيدهٔ شمارهٔ 285: عيد دان چيست لب چون عيد خندان داشتن
- قصيدهٔ شمارهٔ 286: آوخ آوخكه شد پسرعم من
- قصيدهٔ شمارهٔ 287: رود آمون گشت هامون ز اشك جيحونزاي من
- قصيدهٔ شمارهٔ 288: از چه نگويم سپاس ايزد بيچون
- قصيدهٔ شمارهٔ 289: اي ترك من اي عيد تو چون روي تو ميمون
- قصيدهٔ شمارهٔ 290: منجر چون تافت مهر ازكاخگردون
- قصيدهٔ شمارهٔ 291: يازده ساله كودكي هست به كاخم اندرون
- قصيدهٔ شمارهٔ 292: آفتاب زمانه شمسالدين
- قصيدهٔ شمارهٔ 293: از بوي بهار و فر فروردين
- قصيدهٔ شمارهٔ 294: امسال گويي از اثر باد فرودين
- قصيدهٔ شمارهٔ 295: به راغ و باغ گذركرد ابر فروردين
- قصيدهٔ شمارهٔ 296: حبذا تشريف شاهشاه دريا آستين
- قصيدهٔ شمارهٔ 297: خوش بود خاصه فصل فروردين
- قصيدهٔ شمارهٔ 298: در ملك جم ز شوق شهنشاه راستين
- قصيدهٔ شمارهٔ 299: دوش چو سلطان چرخ گشت به مغرب مكين
- قصيدهٔ شمارهٔ 300: دوش كه شاه اختران والي چرخ چارمين
- قصيدهٔ شمارهٔ 301: عيدست و آن ابرو كمان دلدادگان را دركمين
- قصيدهٔ شمارهٔ 302: ماه دو هفت سال من آن يار نازنين
- قصيدهٔ شمارهٔ 303: ماه من دارد ز سيم ساده يك خرمن سرين
- حرف و
- حرف ه
- قصيدهٔ شمارهٔ 308: باز سرسبز شد زمين ز گياه
- قصيدهٔ شمارهٔ 309: دو چشم باز و دوگوشم فراز مانده به راه
- قصيدهٔ شمارهٔ 310: روز آدينه شدم بر در خلوتگه شاه
- قصيدهٔ شمارهٔ 311: دوش چونگشتجهان از سپهزنگ سياه
- قصيدهٔ شمارهٔ 312: شد عيد و مه روزه سفركرد به اكراه
- قصيدهٔ شمارهٔ 313: صدراعظم آفتابست و نظامالملك ماه
- قصيدهٔ شمارهٔ 314: مگوگناه بود بر رخ نگار نگاه
- قصيدهٔ شمارهٔ 315: شاها ز ساغر لب ساقي شراب خواه
- قصيدهٔ شمارهٔ 316: ماه من در جمع تا چون شمع چهر افروخته
- قصيدهٔ شمارهٔ 317: عبدس و ساقي در قدح صهبا ز مينا ريخته
- قصيدهٔ شمارهٔ 318: عيدست و جام زرنشان از ميگرانبار آمده
- قصيدهٔ شمارهٔ 319: جشني ز نوروز عجم كاراستش جمشيد جم
- قصيدهٔ شمارهٔ 320: اي برده غمت تاب ز دل خواب ز ديده
- حرف ي
- قصيدهٔ شمارهٔ 321: بناز اي طوس بر راز و ببال اي خاوران بر ري
- قصيدهٔ شمارهٔ 322: سرو سيمين مرا از چوب خونين گشت پاي
- قصيدهٔ شمارهٔ 323: اي دفتر گل از ورق حسن تو بابي
- قصيدهٔ شمارهٔ 324: حمد بيحد را سزد ذاتيكه بي همتاستي
- قصيدهٔ شمارهٔ 325: تو اي نيلوفر بويا كه خورشيدت دليلستي
- قصيدهٔ شمارهٔ 326: نهاني از نظر اي بينظير از بس عيانستي
- قصيدهٔ شمارهٔ 327: ماه من ماند به سر و ار سرو جولان داشتي
- قصيدهٔ شمارهٔ 328: تبارك اي نگار خلّخي اي ماه نوشادي
- قصيدهٔ شمارهٔ 329: گشودي زلف قيرآگين جهان را قيروانكردي
- قصيدهٔ شمارهٔ 330: آوخا كز كين چرخ چنبري
- قصيدهٔ شمارهٔ 331: اي زلف يار من از بس معنبري
- قصيدهٔ شمارهٔ 332: دوش درآمد از درم آن مه برج دلبري
- قصيدهٔ شمارهٔ 333: عقرب جراره دارد ماه من بر مشتري
- قصيدهٔ شمارهٔ 334: به گيسو روي آن ترك تتاري
- قصيدهٔ شمارهٔ 335: اي زلف عزم سركشي از روي يار داري
- قصيدهٔ شمارهٔ 336: اي زلف يار چرا آشفته و دژمي
- قصيدهٔ شمارهٔ 337: ترك كشتيگير من ميل شنا دارد همي
- قصيدهٔ شمارهٔ 338: اگر هركس نمايد ميش را در عيد قرباني
- قصيدهٔ شمارهٔ 339: اي ترك سيهچشم سراپا همه جاني
- قصيدهٔ شمارهٔ 340: اي دل چو تو حالي صفت خويش نداني
- قصيدهٔ شمارهٔ 341: اي روي تو فهرست شادماني
- قصيدهٔ شمارهٔ 342: اي مار سياه جعد جاناني
- قصيدهٔ شمارهٔ 343: به تار زلف دوتا چون نظركني داني
- قصيدهٔ شمارهٔ 344: بود اين نكته در حكمتسراي غيب برهاني
- قصيدهٔ شمارهٔ 345: تعاليالله كه شد معمار انصاف جهانباني
- قصيدهٔ شمارهٔ 346: چو دولت جمع گردد با جواني
- قصيدهٔ شمارهٔ 347: سروش غيبمگويد بهگوش پنهاني
- قصيدهٔ شمارهٔ 348: دلكي هست مرا شيفته و هرجايي
- قصيدهٔ شمارهٔ 349: شبيگفتم خرد راكاي مهگردون دانايي
- حرف ا
- غزليات
- حرف ا
- حرف ت
- غزل شمارهٔ 6: چه شيرين گفت خسرو اين عبارت
- غزل شمارهٔ 7: ز ما صد جان وز آن لب يك عبارت
- غزل شمارهٔ 8: دامن وصل تو گر افتد به دست
- غزل شمارهٔ 9: كه بود آن ترك خونآشام سرمست
- غزل شمارهٔ 10: دل ديوانه كه خود را به سر زلف تو بستست
- غزل شمارهٔ 11: قوت من باده قوتم يارست
- غزل شمارهٔ 12: دل هرجايي من آفت جانست و تنست
- غزل شمارهٔ 13: چه غم ز بي كلهي كآسمان كلاه منست
- غزل شمارهٔ 14: اگر از خوردن مي لعل لبت رنگينست
- غزل شمارهٔ 15: آن نه رويست كه يك باغ گل و نسرينست
- غزل شمارهٔ 16: زندهٔ جاويد كيست كشتهٔ شمشير دوست
- غزل شمارهٔ 17: به چشم من همه آفاق پر كاهي نيست
- غزل شمارهٔ 18: ياركي مراست رند و بذله گو
- غزل شمارهٔ 19: دوش رندي خلوتي خوش خالي از اغيار داشت
- حرف د
- غزل شمارهٔ 20: سخن از بوسهٔ آن لعل لب نوش افتاد
- غزل شمارهٔ 21: دل شكسته من آهش ار اثر دارد
- غزل شمارهٔ 22: مرا شوخيست شيرينلب كه رنگ نيشكر دارد
- غزل شمارهٔ 23: غم عشق تو آزادم ز غمهاي جهان دارد
- غزل شمارهٔ 24: دل تو خاره و جسمت حرير را ماند
- غزل شمارهٔ 25: رفتند دوستان و كم از بيش و كم نماند
- غزل شمارهٔ 26: نگار سرو قد من چو عزم باغ كند
- غزل شمارهٔ 27: لحن اسماعيل آشوبي كه در دستان كند
- غزل شمارهٔ 28: اي رفيقان امشب اسماعيل غوغا ميكند
- غزل شمارهٔ 29: طالع مسعود چيست طلعت محمود
- غزل شمارهٔ 30: شب دوشين كه مرا لب به لب نوشين بود
- غزل شمارهٔ 31: هر جا حكايت از صنمي دلربا رود
- غزل شمارهٔ 32: خلق را قصهٔ حسن پري از ياد رود
- غزل شمارهٔ 33: مست و بيخود سروناز من به صحرا ميرود
- غزل شمارهٔ 34: دولت آنست كه از در صنمي تازه درآيد
- غزل شمارهٔ 35: ماه من از زلف چون گره بگشايد
- غزل شمارهٔ 36: چونست كه اسماعيل هرگه به خروش آيد
- حرف ر
- حرف ش
- حرف م
- غزل شمارهٔ 45: تا به شكار رفتهاي گشته دلم شكار غم
- غزل شمارهٔ 46: نه تو دست عهد دادي كه ز مهر سر نتابم
- غزل شمارهٔ 47: به جرم عشق تو گر ميزنند بر دارم
- غزل شمارهٔ 48: دست در حلقهٔ آن طرهٔ پرچين دارم
- غزل شمارهٔ 49: بكش ار كشي به تيغم، بزن ار زني به تبرم
- غزل شمارهٔ 50: ز بس كه هجر تو لاغر ميان بكاست تنم
- غزل شمارهٔ 51: دي من و محمود در وثاق نشستيم
- غزل شمارهٔ 52: بس رنج در آماجگه عشق تو برديم
- حرف ن
- حرف و
- حرف ي
- غزل شمارهٔ 59: دلم به زلف تو عهدي كه بسته بود شكستي
- غزل شمارهٔ 60: اي تيره زلف درهم اي نافهٔ تتاري
- غزل شمارهٔ 61: بتا ز دست ببردي دلم به طراري
- غزل شمارهٔ 62: مگر دريچهٔ نوري تو يا نتيجهٔ حوري
- غزل شمارهٔ 63: گر به تيغم بكشي زار و به خونم بكشي
- غزل شمارهٔ 64: به رنگ و بوي جهاني نه بلكه بهتر از آني
- غزل شمارهٔ 65: دلا بيا بشنو از حكيم قاآني
- غزل شمارهٔ 66: گرم ز لطف بخواني ورم به قهر براني
- غزل شمارهٔ 67: دوست دارم كه مرا در بر خود بنشاني
- غزل شمارهٔ 68: اي شوخ نازپرور آشوب عقل و ديني
- غزل شمارهٔ 69: اي روي تو فرخندهترين صنع الهي
- غزل شمارهٔ 70: دلبران اخترند و تو ماهي
- غزل شمارهٔ 71: به هر چه وصف نمايم ترا به زيبايي
- غزل شمارهٔ 72: تو در خوبي و زيبايي چنان امروز يكتايي
- غزل شمارهٔ 73: تو را رسمست اول دلربايي
- غزل شمارهٔ 74: نامدي دوش و دلم تنگ شد از تنهايي
- غزل شمارهٔ 75: اين چه حالست كه از سركله انداختهاي
- غزل شمارهٔ 76: دارم نگار سنگدل سيم سينهاي
- مسمطات
- تركيببندها
- شمارهٔ ۱ - در ستايش شاهزادهٔ رضوان و ساده نواب فريدون ميرزا گويد
- شمارهٔ ۱۰ - وله ايضاً
- شمارهٔ ۱۱ - در ستايش شاهنشاه ماضي محمدشاه غازي طابالله ثراه گويد
- شمارهٔ ۱۲ - در ستايش والي يزد عليخان خلف امير حسينخان نظامالدوله
- شمارهٔ ۱۳ - وله ايضاً
- شمارهٔ ۱۴ - وله ايضاً
- شمارهٔ ۲ - وله ايضاً في مدحه
- شمارهٔ ۳ - در ستايش هلاكو ميرزا شجاعالسلطنه حسنعلي ميرزا گويد
- شمارهٔ ۴ - در منقبت رسول اكرم حضرت محمّد ص
- شمارهٔ ۵ - در ستايش شاهزادهٔ كيوان سرير اردشير ميرزا دام اقبالهالعالي گويد
- شمارهٔ ۶ - در ستايش پادشاه رضوان آرامگاه محمدشاه غازي طابلله ثراه گويد
- شمارهٔ ۷ - در ستايش پادشاه اسلام پناه ناصرالدين شاه غازي خلدالله ملكه گويد
- شمارهٔ ۸ - در ستايش شاهزاده شجاع السلطنه حسنعلي ميرزاگويد
- شمارهٔ ۹ - در بعضي از فتوحات شاهزاده شجاعالسلطنه گويد
- ترجيع بند
- مثنوي
- قطعات
- حرف ا
- شمارهٔ 1: بارد چه؟ خون! كه؟ ديده! چسان؟ روز و شب! چرا
- شمارهٔ 2: اي ترك من اي بهار جانافزا
- شمارهٔ 3: سحرگه ترك فلك تنگ بست خفتان را
- شمارهٔ 4: اي پسر دركار دنيا تا تواني دل مبند
- شمارهٔ 5: باش تا از ابلهي دستي بدارد پيش شمع
- شمارهٔ 6: چون به عشق مجاز نيست نياز
- شمارهٔ 7: حكايتيست مرا از كه از كسي كه بود او
- شمارهٔ 8: حل معماي حكمتش نتواند
- شمارهٔ 9: در سخن گفتن چو ماه و آفتاب
- شمارهٔ 10: در شب تاريك شمع ما بود پروانهسوز
- شمارهٔ 11: گر بداند لذت جان باختن در راه عشق
- شمارهٔ 12: مانندگربهاي كه خورد بچگان خويش
- حرف ب
- حرف ت
- شمارهٔ 15: استرم را اگر فرستادي
- شمارهٔ 16: مر آن خداي كه پيمانه را نگهدارد
- شمارهٔ 17: اي كه از عشق و عقل ميلافي
- شمارهٔ 18: كلام عاقل و جاهل به گوش يكديگر
- شمارهٔ 19: چو زني در دام شهوت شد اسير
- شمارهٔ 20: عاقل از ديدار معني غافلست
- شمارهٔ 21: ظلم ظالم ذخيرهايست نكو
- شمارهٔ 22: درينكتاب پريشان نبيني از تربيتت
- شمارهٔ 23: خازن مير معظم راوي اشعار من
- شمارهٔ 24: رنج بيوقت و مرگ بيهنگام
- شمارهٔ 25: منافق آنچنان داند ز تلبيس
- شمارهٔ 26: نفس امارهٔ تو دشمن تست
- شمارهٔ 27: اميد عيش مدار از جهان بوقلمون
- شمارهٔ 28: ز عهد مهد تا پايان پيري
- شمارهٔ 29: اي دل از جويي كه جز احمد كسش ميراب نيست
- شمارهٔ 30: زينگونه كه امروز كند خواجه تغافل
- شمارهٔ 31: اي كعبه به ما از ما نزديكتري امّا
- شمارهٔ 32: ذكر خيري كه پيش ازين بودت
- حرف د
- شمارهٔ 33: چو از نعمت حق شود بنده غافل
- شمارهٔ 34: آه مظلوم تير دلدوزيست
- شمارهٔ 35: اي وزيري كه به دهر آنچه بود دلخواهت
- شمارهٔ 36: بخيل چون زر قلبست و پند چون آتش
- شمارهٔ 37: نفس كافر زني است زانيّه
- شمارهٔ 38: آنكه تيز از لطيفه نشناسد
- شمارهٔ 39: مست كز بول خود وضو گيرد
- شمارهٔ 40: بيا به خويش به گوهر نصيحتي داري
- شمارهٔ 41: اي داورگيتي كه بود شهرهٔ آفاق
- شمارهٔ 42: كار خود را به كردگار گذار
- شمارهٔ 43: اي پسر نيست حرص را پايان
- شمارهٔ 44: گر تو جاني دهي به بوسهٔ من
- شمارهٔ 45: صحن فلك شد سياه بسكه ز غبرا
- شمارهٔ 46: اي خواجه هر خطا كه كني خود به خود كني
- شمارهٔ 47: بكن اي نفس هرچه ميخواهي
- شمارهٔ 48: بارخدايا ثناي همچو تويي را
- شمارهٔ 49: اي دل آن كس كه خويش را نشناخت
- شمارهٔ 50: آنچنان افتاده شو در راه خلق
- شمارهٔ 51: نفس شرير بدرگ غدار خيره را
- شمارهٔ 52: سيهروزي از بخكسي نديده يل بتر
- شمارهٔ 53: خسروا اي آنكه قهرت روز رزم وگاه كين
- شمارهٔ 54: كنون كه دامن مقصود اوفتاد به چنگ
- شمارهٔ 55: چه غم از بينوايي آن كس را
- شمارهٔ 56: معرفت شايسته باشد ورنه در صد عمر نوح
- شمارهٔ 57: اي داور آفاق كه از فرط سخاوت
- شمارهٔ 58: طلعت مقصود چون ز پرده درآيد
- شمارهٔ 59: ازين حلاوت گفتار بس عجب نبود
- شمارهٔ 60: آوخ آوخ كه مرگ نگذارد
- شمارهٔ 61: به هر كس نعمتي گر زان فرستي
- حرف ر
- شمارهٔ 62: چو دشنامي شنيدي لب فروبند
- شمارهٔ 63: گداي راهنشين گر كند تصور شاهي
- شمارهٔ 64: مفتي شهر ما كه آگه نيست
- شمارهٔ 65: اي دل ار نور جان طمع داري
- شمارهٔ 66: جور اگر كم بود اگر فزون
- شمارهٔ 67: عاقلان مست حجت خويشند
- شمارهٔ 68: لاف طاعت چند در پيري زني
- شمارهٔ 69: محققست كه دنيا مثال مرداريست
- شمارهٔ 70: مگر به خنده درآيي وگرنه هيبت تو
- شمارهٔ 71: اگر خاموش بيني عارفي را
- شمارهٔ 72: آدمي راكاو نباشد تجربت
- شمارهٔ 73: نفس امارهٔ تو دشمن توست
- حرف ز
- حرف س
- حرف ش
- حرف ص
- حرف ط
- حرف غ
- حرف ك
- حرف گ
- حرف ل
- حرف م
- شمارهٔ 96: شنيدستم كه بوتيمار مرغيست
- شمارهٔ 97: اي داور زمانه كه از وصف راي تو
- شمارهٔ 98: هرچه بر من زمانه گيرد تنگ
- شمارهٔ 99: توان گريخت به جايي ز دشمنان ليكن
- شمارهٔ 100: اي كه جويي جمال شاهد جان
- شمارهٔ 101: درويش قناعت گر و سلطان توانگر
- شمارهٔ 102: كمخور اي نادان و بر اين گفته كمجو اعتراض
- شمارهٔ 103: هزار سال كه ضحاك پادشاهي كرد
- شمارهٔ 104: دوستي گفت عيب من با غير
- شمارهٔ 105: قاآنيا زگفتهٔ بيهوده لب ببند
- حرف ن
- شمارهٔ 106: پيركي لال سحرگاه به طفلي الكن
- شمارهٔ 107: گل عزيزست هركجا رويد
- شمارهٔ 108: جنبش مژگان دليل جنبش جانست
- شمارهٔ 109: دل و جان مرد عاشق دوست دارد
- شمارهٔ 110: وزير عصر و مجير جهان مشيرالملك
- شمارهٔ 111: اي دزد ز كوي اهل توحيد
- شمارهٔ 112: يك جهان تسليم در يك پيرهن
- شمارهٔ 113: بسا مزور و صوفينماي ازرقپوش
- شمارهٔ 114: اي برادر جامهٔ عوري طلب
- شمارهٔ 115: به سوي بحر خدا بگذر اي نسيم صبا
- شمارهٔ 116: اي دل ار عشق يار ميطلبي
- شمارهٔ 117: دو سال تلخ نشاند شراب را در خم
- حرف و
- حرف ه
- حرف ي
- شمارهٔ 126: تويي چرخ و بس بد ترا فخر رفعت
- شمارهٔ 127: گر نشدي ابر تيره پردهٔ خورشيد
- شمارهٔ 128: اكنون كه در رزق گشادست خداوند
- شمارهٔ 129: دايماً چون دو دست اهل دعا
- شمارهٔ 130: اي نفس خيره ملك دو عالم از آن تست
- شمارهٔ 131: عاقلا همنشين ساده مشو
- شمارهٔ 132: قاآنيا اگر ادب اينست و بندگي
- شمارهٔ 133: گر هزار آستين برافشاني
- شمارهٔ 134: دلاكنون چو نداري به عرش وكرسي راه
- شمارهٔ 135: جوانمردي نه اين باشدكه چون برق
- شمارهٔ 136: نفس با عقل آشنا نشود
- شمارهٔ 137: چون زبان راز دل نميداند
- شمارهٔ 138: باادب باش اي برادر خاصه با ديوانگان
- شمارهٔ 139: چون كاسه و كيسه گشت هر دو
- شمارهٔ 140: آن راكه گنج معرفت كردگار هست
- شمارهٔ 141: داد از سپهر غدّار آه از جهان فاني
- شمارهٔ 142: دلا از خويشتن چون درگذشتي
- شمارهٔ 143: يكي به چشم تامل نگر بدين تمثال
- شمارهٔ 144: چو كفر و دين حجاب رهست اي رفيق راه
- شمارهٔ 145: اي آنكه گشاد كار خواهي
- شمارهٔ 146: شرح خاموشيت بايد از زبان دل شنو
- شمارهٔ 147: اي خواجه به نزد شحنه امروز
- شمارهٔ 148: هر آن ديار كه باشد ز اهل دل خالي
- شمارهٔ 149: يكي را ديدم اندر ري كه دايم
- شمارهٔ 150: اي دريغا خلق عالم بيشتر طفلند طفل
- حرف ا
- رباعيات
- حرف ا
- حرف ب
- حرف ت
- حرف د
- حرف ر
- حرف س
- حرف ش
- حرف گ
- حرف م
- رباعي شمارهٔ 18: با آنكه هنوز از مي دوشين مستم
- رباعي شمارهٔ 19: تا دل به هواي وصل جانان دادم
- رباعي شمارهٔ 20: صدرا ديشب به باغ نواب شدم
- رباعي شمارهٔ 21: گاهي هوس بادهٔ رنگين دارم
- رباعي شمارهٔ 22: بگذار كه خويش را به خواري بكشم
- رباعي شمارهٔ 23: تا دست ارادت به تو دادست دلم
- رباعي شمارهٔ 24: بگذاركه تا مي خورم و مست شوم
- رباعي شمارهٔ 25: تاكي غم زيد و گه غم عمرو خوريم
- حرف و
- حرف ي
پريشان. ديوان حكيم قاآني
مشخصات كتاب
شماره بازيابي : 6-19189
سرشناسه : قاآني، حبيب الله بن محمدعلي، 1223 - 1270ق.
عنوان و نام پديدآور : پريشان. ديوان حكيم قاآني[چاپ سنگي]/حكيم قاآني ؛ كاتب محمدابراهيم شهير به آقا ابن محمدحسين خان اولياسميع شيرازي
وضعيت نشر : بمبئي: سعي و اهتمام محمدصادق صاحب بن آقاميرزاي شيرازي، 1277 ق.(بمبئي::كارخانه عبدالغفور مشهور بدادوميان بن محمدعبدالله دهايلي)
مشخصات ظاهري : 3، ص. (1-48)(تكرار)، ص. (1-395)(تكرار)،ص. (1-26)(تكرار)؛ 5/22×5/31 س م.
يادداشت : زبان: فارسي
آغاز، انجام، انجامه : آغاز:بسم الله الرحمن الرحيم هوالفاضل التحرير و العالم المنطيق حسان العجم ناموس الادب ابوالفضايل حبيب الله الفارسي ذكر فضايل ... بسم الله الرحمن الرحيم دانا خدائي كه بيخودان بزم محبت گاهي مست قدرت اويند و گاهي مست رحمت او ... بنام خداوند بخشنده مهربان عيد شد ساقي بيا در گردش آور جام را پشت پازن دور چرخ و گردش ايام را...
انجام:وزتو و اقبال تو چشم بدان دور باد مكنت تو پايدار دولت تو برقرار تا چمد آسمان ملك بكام تو باد ملك زمين و زمان جمله بنام تو باد
انجامه:بخط اقل خلق الله محمدابراهيم الشهير باقا خلف مرحمت و غفران پناه جنت و رضوان آرامگاه ... رحمت الله الملك المنان محمدحسين خان اوليا سميع الشيرازي ... سمت ترقيم و تطبيع پذيرفت في شهر شعبان المعظم من شهور سنه 1277 هجري
مشخصات ظاهري اثر : نوع و درجه خط:نستعليق
تزئينات متن:جدول مضاعف
نوع و تز ئينات جلد:جلد مقوايي يك لا نخودي رنگ
يادداشت مسئوليت معنوي اثر : اين نسخه حسب فرمايش محمدحسن الحسيني آقاخان طبع گرديد.
توضيحات نسخه : نسخه بررسي شد.
كشف الآيات و كشف اللغات و نمايه د... : واژه نامه: در حاشيه متن
نمايه ها، چكيده ها و منابع اثر : مشار (928:1)، مجلس (85:16)
معرفي چاپ سنگي : براي توضيحات بيشتر به شماره بازيابي (20037-6) برنامه رسا مراجعه شود.
عنوانهاي گونه